Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@19:12:08 GMT

سریال «شیطان در اوهایو»؛ راز‌های تاریک یک فرقۀ شیطانی

تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۳۵۳۰۴

سریال «شیطان در اوهایو»؛ راز‌های تاریک یک فرقۀ شیطانی

سریال «شیطان در اوهایو» به طور کلی ترکیبی از دو مضمون اصلی است که معمولا بینندگان را مجذوب خودشان می‌کنند: مشکلات دختر‌های دبیرستانی و فرقه‌های رازآمیز شیطانی. البته این سریال در هیچکدام از این دو جنبه نتوانسته به سطح عالی و درجه‌یکی برسد، اما در مجموع بالاتر از متوسط از کار درآمده و می‌شود دیدنش را توصیه کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش فرارو به نقل از فرادید، دکتر سوزان ماتیس (با بازی امیلی دشانل) روانپزشک یک بیمارستان در اوهایو است. او به همراه همسر و سه دخترش زندگی می‌کند و زندگی پرمشغله‌ای دارد.

در قسمت اول ما با دغدغه‌های اعضای خانواده آشنا می‌شویم؛ مثلا دختر وسطی خانواده مشکل بزرگش تنهایی و نداشتن دوست در دبیرستان است؛ همسر سوزان هم به تازگی طراحی و ساخت یک خانه را تمام کرده، اما مشتری از خریدن خانه منصرف شده است.

اما اصل داستان از جایی آغاز می‌شود که یک دختر نوجوان به خاطر زخم‌هایی که روی کمرش دارد به بیمارستان محل کار سوزان آورده می‌شود. شکل زخم‌های دختر یک جور علامت شیطانی را نشان می‌دهد. دختر با هیچ‌کس صحبتی نمی‌کند و حتی اسمش را هم نمی‌گوید.

اما سوزان از همان اول که او را می‌بیند احساس محبت مادرانه‌ای نسبت به او پیدا می‌کند. در نهایت، چون بیمارستان می‌خواهد دختر را مرخص کند و خانواده و بستگان او هنوز معلوم نیستند، سوزان او را به خانۀ خودشان می‌آورد تا مدت کوتاهی پیش آن‌ها زندگی کند.

اولین شبی که دختر در خانۀ سوزان است، از اعضای خانواده می‌خواهد که اجازه بدهند قبل از خوردن غذا دعا کند. اما او دعایش را به شیطان تقدیم می‌کند. از اینجا ماجرا شکل مرموزتری به خودش می‌گیرد و کم‌کم عناصر رازآمیز دیگری نیز به داستان اضافه می‌شوند. گذشتۀ این دختر او را به یک فرقۀ شیطانی مرتبط می‌کند که مناسک و آیین‌های وحشتناکی داشته‌اند.

یکی از نکات مثبت سریال این است که داستان‌های فرعی‌اش هم نسبتا گیرا و جذاب پیش می‌روند و هرکدام به نوبۀ خودشان ما را مشتاق دیدن ادامۀ سریال می‌کنند. رابطۀ بین اعضای خانوادۀ ماتیس و مهمان تازه‌واردشان (به‌خصوص پیوند عاطفی بین سوزان و دختر غریبه) کاملا باورپذیر و طبیعی از کار درآمده است.

حضور او انگار یک جور‌هایی هم آرامش‌بخش است و هم اضطراب‌آور. بازی متین و موقر مدلین آرتور در نقش دختر غریبه سهم مهمی در ایجاد این احساس دوگانه دارد.

در ابتدا شاید یک مقدار ریتم سریال کند به نظر برسد، اما فضاسازی خوب و ایجاد حس تعلیق و معما باعث می‌شود که این کندی ملال‌آور و خسته‌کننده نباشد.

«شیطان در اوهایو» آنقدر‌ها که از اسمش ممکن است به نظر برسد تخیلی و عجیب و غریب نیست؛ اتفاقا فضای سریال خیلی واقع‌گرایانه و طبیعی است و هنر سازندگان سریال در همین است که توانسته‌اند رازآلودگی و جذابیت را در دل همین فضای واقعی ایجاد کنند.

اگر انتظار یک داستان خیلی مهیج یا خارق‌العاده مثل «چیز‌های عجیب» را داشته باشیم، احتمالا این سریال چندان ما را راضی نخواهد کرد. اما اگر بدون انتظارات خیلی سطح بالا به سراغ آن برویم، این سریال هشت قسمتی (که هر قسمتش حدودا سی دقیقه است) حتما سرگرم‌کننده و دوست‌داشتنی خواهد بود.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی


بازیگران: امیلی دشانل (Emily Desvhanel)، مدلین آرتور (Madeleine Arthur)

تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور

امتیاز: ۶/۱۰

منبع: فرارو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۳۵۳۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شیطان با نقاب خواستگار

  به آنها نزدیک می‌شوم و بعد از پایان کارهای اداری پرونده، از مادر و دختر می‌خواهم تا علت حضورشان در اداره چهارم پلیس آگاهی را که اداره رسیدگی به پرونده‌های فقدانی است، برایم توضیح بدهند.
مادر آهی می‌کشد و می‌گوید یک ماه است که به خاطر این خانم خواب و خوراک نداریم، آبروی‌مان رفته و همسرم مرا مقصر می‌داند و فکر می‌کند به خاطر بی‌توجهی و نظارت ضعیف من این اتفاقات برای دخترمان افتاده است.به خدا از نظر من همه‌چیز طبیعی بود و دخترم هم مثل سایر دانش‌آموزان سرگرم درس و مدرسه بود. من یک درصد هم حدس نمی‌زدم زیر این ظاهر آرام و سربه‌زیر، یک موجود سرکش پنهان شده که از ۱۱سالگی مشغول گفت‌وگوی تلفنی و مجازی با پسری است که کیلومترها با تهران فاصله دارد .دو سال پنهانی با هم در تماس بوده‌اند و در این مدت آن پسر عکس‌هایی از خودش برای آیدا می‌فرستد که دخترم فکر می‌کند با یک جوان تحصیلکرده و مرفه سروکار دارد. بالاخره این فرد موفق می‌شود دخترم را فریب داده به شهر محل سکونتش در شرق کشور بکشاند. باورتان نمی‌شود من و پدرش تا امروز که همکاران‌تان خبر پیدا شدن آیدا را به ما دادند، چه شرایط سختی را پشت سر گذاشتیم. فکر این‌که چه بلاهایی ممکن است سر دخترم آمده باشد و این‌که اصلا او را دوباره زنده و سالم می‌بینم یا نه، مرا دیوانه کرده بود.من نمی‌دانم دیگر چه چیزی باید به شما بگویم. لطفا از خودش بپرسید که نتیجه خوش‌باوری و اعتمادش به یک پسر غریبه چه بود و در این مدت چه شرایطی داشت؟
بعد از این حرف مادر، نگاهی به دخترک می‌اندازم که همچنان از شرم سرش را پایین انداخته است. مادر باعصبانیت می‌گوید: تو که با این رفتارهایت ثابت کردی خیلی جسور هستی و سر نترسی داری، حالا خجالتی شدی؟برای خانم مشاور تعریف کن چه اتفاقاتی برایت افتاده است. اشک در چشمان آیدا حلقه می‌زند و می‌گوید: من که گفتم پشیمانم. خانم به خدا من به اصرار دوستم با آن پسر حرف زدم، وگرنه من اصلا چه می‌دانستم که دوست‌پسر یعنی چه؟دوستم اصرار کرد و من هم وارد رابطه تلفنی با او شدم و بعد هم از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط بودیم تا این‌که بعد از یکی، دو سال اصرار کرد برای دیدنش بروم. من با توجه به عکس‌هایی که برایم فرستاده بود، فکر می‌کردم آدم‌حسابی و تحصیلکرده است و خانواده خوبی دارد. پنهانی راهی شهر محل سکونتش شدم اما همین که به کوچه و محله‌شان رسیدم، نظرم عوض شد؛ وارد خانه‌شان که شدم یک خانه ۳۰متری کثیف و به‌هم‌ریخته بود.مجید به همراه مادرش زندگی می‌کرد. اولین صحنه‌ای که با آن مواجه شدم، مادرش بود که یک گوشه خانه نشسته بود و مشغول وزن‌کردن و بسته‌بندی مواد شیشه بود. بعد از یک روز اقامت در آن خانه متوجه شدم مجید هم به شیشه اعتیاد دارد و چندین بار موقع مصرف شیشه در صورت من هم فوت کرد و قصد داشت مرا هم معتاد کند. فکرش را بکنید من با چه ذهنیتی راهی آنجا شده بودم و حالا با چه آدم‌هایی سروکار پیدا کرده بودم .نه راه پس داشتم، نه راه پیش؛ از ماندن در آنجا احساس خطر می‌کردم و نمی‌دانستم قصد آنها از کشاندن من به خانه‌شان چیست؟ ازسوی دیگرروی تماس باوالدینم وبرگشتن به خانه را نداشتم.چند روزی به همین منوال گذشت وهمکاران شما برای بردن من آمدند. من واقعا خوشحالم و امیدوارم والدینم مرا ببخشند. من روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشتم و از صمیم قلب از این‌که از خانه فرار کردم و خام وعده‌های یک پسر معتاد شیشه‌ای شدم، متاسف و پشیمانم.امیدوارم مادر و پدرم مرا ببخشند و فرصت دوباره‌ای به من بدهند تا همان دختر خوب و عاقلی که از من انتظار داشتند، بشوم. من با این سن کم، زندگی در کنار یک پسر معتاد و مادرموادفروشش را تجربه کردم و این چیزی است که تا آخرعمر ازذهن من پاک نخواهد شد.امکان داشت اتفاقات بدتری برای من بیفتد. من خوب می‌فهمم که اینجا بودنم درست مثل عمر دوباره است.

حامی نوجوانان باشید
سرگرد سمانه مهربانی، رئیس اداره اجتماعی وفرهنگی پلیس آگاهی تهران دراین‌باره می‌گوید: دوران بلوغ و نوجوانی حساس‌ترین مرحله رشد فرزند شماست؛ دورانی که فرزند بی‌تجربه شما باید دست دردست شما آن را پشت سربگذارد .شما به‌عنوان والدین باید با مطالعه و ارتقای سطح دانش و آگاهی خود برای رویارویی با چالش‌های پیش‌رو آماده باشید. پیش از بزه‌دیدگی فرزند باید او را با ویژگی‌های دوران بلوغ و نوجوانی آشنا سازید. به فرزندتان بیاموزید احساسات و گرایش وی در این سن نسبت به جنس مخالف فقط تمرینی برای نقش‌های بزرگسالی است وهرگز نباید با جدی‌گرفتن این احساسات و تمایلات، آینده درخشان تحصیلی شغلی و عاطفی خود را با مشکل مواجه سازد.در صورت ناتوانی دربرقراری ارتباط صحیح با فرزند و احساس خطر نسبت به رفتارهای مشکل‌آفرین وی سریعا با یک مشاور متخصص درامور نوجوانان مشورت کنید.دوست فرزند خود باشید تا در صورت بروز هرگونه مشکل یا چالش در زندگی شما اولین کسی باشید که موردمشورت و درددل قرار می‌گیرد.درغیر این صورت فرزند شما به دوستان و همسالان خود روی می‌آورد که با راهکارهای ناپخته و اشتباه؛ فرزند شما را هرچه بیشتر در پرتگاه سقوط و چرخه باطل اشتباهات قرار می‌دهند.

دیگر خبرها

  • واکنش نشریۀ 29 ساله به حذف سریال «حشاشین» از شبکۀ نمایش خانگی/ علاقه ایرانیان به داستان حسن صباح تاریخی است؛ نسازی، می‌سازند(+ جلد)
  • میزبانی شبکه تهران از دختر امپراطور
  • جهان احتمالا با ذراتی پر شده که سریع‌تر از نور حرکت می‌کنند
  • شیطان با نقاب خواستگار
  • سریال «ماه شرف خانم» در سیمای مرکز کردستان تولید می‌شود
  • زرنگ‌بازیِ سعید آقاخانی در نون‌خ ۵ که شاید متوجهش نشده‌اید
  • نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی
  • زرنگ‌بازی سعید آقاخانی در «نون خ ۵»
  • سریال قطب شمال اقتباسی از رمان کنت مونت کریستو یا نسخه ایرانی یک سریال ترکی؟
  • قالیباف: این مجلس به دوران تاریک رانت‌های صنفی پایان داد